پايش وضعيت ماشين هاي دوار با ترموگرافي
گزيده اي از استاندارد ايزو 18434-1 در پايش وضعيت ماشين هاي دوار با ترموگرافي
4- تكنيكهاي ترموگرافي
تكنيك های شناخته شدهIRTمختلفی در صنعت استفاده می شوند. ترموگرافي مقايسهاي بهترين آنها است و بهترين داده را از اندازهگيري حرارتي حاصل می کند. وقتي با تغيير شرايط كاركرد ماشين دوار روبرو ميشويد، با توانايي تخمين ضريب تشعشع كلي، و قابليت تمايز اختلاف ضريب تشعشعهاي نقاط مختلف ماشين دوار اطلاعات مفيدي براي پايش وضعيت و عيبيابي ماشينی که در شرايط پايينتر از نرمال کار می کند بدست ميآوريد.اعتبار اطلاعات بدست آمده به دوربينIRT مورد استفاده، آموزش و تجربه ترموگرافر، و روش كشف بكار رفته بستگي دارد.
ترموگرافي غير تماسي با استفاده از دوربينهاي گرمايي وقتي ضرورت دارد دماي دقيق هدف را بدانيم استفاده ميشود. لذا، اين تكنيك نرمال مورد استفاده در پايش وضعيت و عيبيابي نيست.
ترموگرافي مقايسهاي وقتي مطابق با ايزو17359 اجرا شود بخشي عادي از فرآيند است. وقتي اين فرآيندها مطابق باISO13379 وISO13381-1 در نظر باشندIRT ميتواند بعنوان تكنيك اوليه يا ثانويه براي عيبيابي و پيشبيني استفاده شود.
5- ترموگرافي مقايسهاي
1-5- انواع ترموگرافي مقايسهاي
ترموگرافي مقايسهاي ميتواند كمي يا كيفي باشد. تكنيك كمي نياز به تعيين مقدار دما براي تشخيص شدت شرايط قطعه دارد. شدت با مقايسه دماي هدف با تجهيز در سرويس مشابهي يا دادههاي حد پايه تعيين ميشود. براي سطوح با ضريب تشعشع بالا هر دو دما، T و اختلاف دما،ΔT، مقادير نوعاً قابل اطميناني هستند. تكنيكهاي اندازهگيري خوبي در ادامه ميآيند.اما مقاديرT وΔT از سطوح با ضريب تشعشع كم بخاطر تغييرات محيط و سطح اغلب غيرقابل اطمينان هستند. علاوه بر آن، بسياري كاربردها به تخصيص مقاديري براي الگوهاي گرمايي مشاهده شده براي مقاصد آناليزي، رسمترند، ايجاد سطوح شدت و اولويتبندي نياز دارند.
در بسياري كاربردها دادههاي كمي براي مانيتور شرايط ماشين دوار الزامي، يا براي عيبيابي و توسعه فعاليتهاي اصلاحي مناسب نيست. در اين حالتها تكنيكهاي كيفي ممكن است بيشتر لازم باشند.
2-5- ترموگرافي مقايسهاي كمي
روش ترموگرافي مقايسهاي كمي يك روش مؤثر پذيرفته شده براي ارزيابي شرايط يك ماشين يا قطعه با تعيين دماهاي تقريبي ميباشد. تعيين دقيق دماهاي واقعي يك قطعه با استفاده ازIRT در سايت خيلي مشكل است. اين بخاطر گستره فيزيكIRTاست كه بايد پارامترهايي كه باعث اندازهگيري دماي مطلق درست مي شوند را ضرب كرد. اين ضرايب عبارتند از: ضريب تشعشع، ضريب انعكاس و ضريب انتقال. در نتيجه، تخمين اين پارامترهايIRTميتواند به سادهگي باعث بدست آوردن دماي تقريبي قطعه شود، كه در بسياري حالتها، ميتواند براي تعيين شدت شرايط ناهنجار كافي باشد.
يك مثال ترموگرافي كمي مقايسهاي اينست كه، اگر دو يا چند ماشين در يك محيط و تحت شرايط بار يكسان، و يكي دماي بالاتري را تجربه ميكند، معمولاً شاخصي است از اينكه شرايط رو به خرابي ممكن است وجود داشته باشد. با اين حال تعيين اختلاف دما در ايجاد شدت شرايط كمك خواهد كرد. در اين مثال، 5 درجه سانتيگراد اختلاف دما حداقل در نظر گرفته ميشود، درحاليكه اختلاف100 !!!(در متن لاتين 100 آمده است)درجهاي ميتواند بحراني باشد. همچنين دانستن مقدار تقريبي دمايافزايش يافته شاخصي بدست خواهد داد كه حد دماي قطعه ممكن است نزديك مقادير منتشر شده باشد. بنابراين درحاليكه اندازهگيريهاي كيفي ميتواند نقصانها را كشف كند، اندازهگيري كمي قابليت تعيين شدت آنرا دارد.
از آنجا كه هميشه تعيين دماي دقيق يا حتي ضريب تشعشع، هر سطحي از ماشين، عملي نيست، استفاده ترموگرافي مقايسهاي به عنوان روش جايگزين بيشتر كاربردي ميشود. اندازهگيري مقايسهاي، برخلاف اندازهگيري كيفي، نقصان حرارتي را با مقايسه دماهاي بدست آمده با استفاده از مقدار ضريب تشعشع ثابت، ε پيش فرض، تعيين ميكند، براي سطوح با ضريب تشعشع مشابه، يعني، روي سطوح يك ماشين منفرد يا بين سطوح ماشينهاي مشابه. اختلاف دماي بين دو يا چند سطح مشابه يكسان بصورت عددي اندازهگيري ميشود. با فرض اينكه شرايط محيطي و خصوصيات سطح براي قطعات مشابه يكسان است، اختلاف دما براي قطعه مورد نظر تجهيز بعنوان مقداري بالاتر از دماي كاركرد نرمال تجهيز مشابه ثبت ميشود.
تكنيك اندازهگيري مقايسهاي از تخمين سريع ضريب تشعشع، دماي ظاهري منعكس شده و اندازه فاصله تا قطعه استفاده ميكند. فاكتور ضريب تشعشع مواد از تجربه بدست ميآيد. چك ضريب تشعشعهاي اغلب موادي كه در كارخانه با آنها مواجه هستيم امكانپذير است تا مقادير پيش فرضي هنگام بازرسي قطعات با اين مواد داشته باشيم.
هر كارخانهاي بايد مقادير پيش فرض خودش را توسعه دهد، چراكه قطعات مشابه در كارخانههاي مختلف ممكن است محيطهاي متفاوتي داشته باشند(نظير تميزي)، يا تجهيز ممكن است صيقلي سطح متفاوتي داشته باشد، و اين تغيير شرايط باعث مقادير پيش فرض متفاوتي خواهد شد. وقتي ضريب تشعشعها، فاصلهها، و دماي ظاهري منعكس شده تخمين زده شد، اين مقادير به دوربين وارد ميشوند تا مقدار دما براي هر قطعه مشخص شود. اين نوع اندازهگيري وقتي مؤثر است كه قطعات زيادي مميزي ميشوند. آن سريع است و اطلاعات مفيدي براي تعيين شدت شرايط قطعات ارائه ميدهد.
3-5- ترموگرافي كيفي مقايسهاي
اين نوع ترموگرافي الگوي حرارتي يا نيمرخ يك قطعه را با قطعه مشابه يكساني تحت شرايط كاركرد مشابهي مقايسه ميكند. وقتي الگوهاي حرارتي يا نيمرخهاي مختلف را جستجو ميكنيد، ناهنجاري با تغييرات دمايي شديد بين هر دو يا چند شي مشابه، بدون تخصيص مقادير دمايي به الگوها بدست ميآيد. اين تكنيك سريع، آسان و كاربردياست، و نيازي به تنظيم ابزار مادون قرمز براي جبران شرايط محيطي يا اتمسفري يا ضريب تشعشع سطح ندارد. اگرچه در نتيجه اين نوع اندازهگيري ميتوان نقصانها را مشخص كرد، اما سطحي از شدت نقصان بدست نميآيد.
6- ترموگرافي غير تماسي با استفاده از دوربينهاي ترموگرافيمادون قرمز
تعيين دماي اصلاح شده هدف با استفاده از دوربين IRT ميتواند مشكل باشد چراكه فاكتورهاي محيطي و فني بسياري را دربرميگيرد. در نتيجه، اندازهگيريهايIRT مطلق تنها وقتي انجام ميشوند كه مقادير دمايي دقيق، يا اختلافات دمايي كوچك، براي فرآيند حياتي هستند. سعي ميشود اين تعيين دماها تنها تحت شرايط كنترل شده انجام شود. اين نوع اندازهگيري با استفاده از دوربينIRT معمولاً براي پايش وضعيت استفاده نميشود.
7- اندازهگيريهاي حد پايه
براي هر دو تكنيك مطلق و مقايسهاي، قويا توصيه ميشود كه اندازهگيريهاي حد پايهاي از تجهيزات حياتي كارخانه به عنوان مرجعي براي عيبيابي و پيشبيني داشته باشيد. وقتي بعداً مميزيهايIRT از ماشينها يا قطعات را انجام ميدهيد اين حدپايه خيلي مهم است تا مقايسه آنها با ترموگرافيهاي قبلي از همان ماشينها در همان بار و شرايط محيطي انجام گيرد. اين فرآيند پايش وضعيت براي شناخت به موقع مشكلات، به منظور جلوگيري از تعميرات زياد يا خرابيهاي سنگين مفيد است. برخي مثالها از اندازهگيريهاي حد پايه در ضميمهC آمده است.
8- ايمني
قبل از آغاز كار، بايد مطابق با كاربرد محل يا استانداردهاي ملي و قوانين يا ويژگيهاي محيطهاي خطري كه ممكن است وجود داشته باشد حداقل قوانين ايمني و راهنماييهايي ايجاد كرد. مثالهايي از حداقل قوانين و راهنماييهايي در ضميمهB آمده است.
9- كاليبراسيون
ترموگرافرها بايد دوربينهاي كاليبره شدهاي با راهنماييهاي سازنده تجهيز اصلي، يا ايجادشده با فعاليتهاي صنعتي داشته باشند. چكهاي كاليبراسيون مستند شدهاي با استفاده از يك جسم سياه مرجع مطابق با توصيههاي سازنده، مشخصات مشتري يا هرگونه استاندارد صنعتي قابل قبولي بايد انجام شود. قبل از هر بازرسي يا مميزي كاليبراسيون سريع توصيه ميشود.
نكته: مثلاً ميتوان چك سريع را با استفاده از چهره انسان، آب در حال جوش يا يك قالب يخ، تحت شرايط ايدهآل و با استفاده از ضريب تشعشع صحيح انجام داد.
10- دادهبرداري
دادهبرداري بايد مطابق با موارد زير انجام شود.
a) بازرسيهاي مادون قرمز بايد وقتي انجام شود كه شرايط فيزيكي و محيطي نظير آفتاب، باد و شرايط اتمسفري و انتقال حرارت براي دادهبرداري دقيق مطلوب است
b) شرايط محيطي و كاركردي كه در آن دادهبرداري ميشود بايد قابل تكرار و شرايط نرمال ثابتي باشد.
c) ترموگرافربايد مطمئن شود كه همه دماي ظاهريهاي منعكس شده و ضرايب تشعشع مطابلق با ضميمهA انجام شوند.
d) ترموگرافر بايد مطمئن شود كه اندازه هدف در وضوح اندازهگيري فاصلهاي دوربين قرار دارد.
e) ترموگرافر بايد از طراحي، ساخت، نصب، كاركرد، اصول نگهداري و تعمير ماشين، عيوب نوعي مرتبط با هر اصل و ناهنجاريهاي گرمايي حاصل از آنها به منظور تغيير دقيق الگوهاي تابش مشاهده شده دانش كافي داشته باشد.
f) ترموگرافر بايد از دوربين IRTيا تجهيزات اندازهگيري استفاده كند كه قابليت كافي براي آوردن نيازهاي بازرسي دارند.
g) هرگاه امكان دارد، پس از تعمير، يا وقتي توسط كاربر درخواست ميشود، هرگونه ناهنجاري بايد مجدداً بازرسي شود تا اطمينان حاصل شود كه دماي كاركرد نرمال است و مشكل احتمالي اصلاح شده است.
11مسئوليتهاي مشتري
مشتري خدماتIRT بايد:
a) انبارداري قطعات يدكي تجهيزات مورد بازرسي را با يك شيوه به صرفه و قانوني باتوجه به امكانات تهيه يا در توسعه آن كمك كند.
b) در موقع لزوم، نفر همراه با تجربهاي كه دانش كافي از بهرهبرداري و تاريخچه تجهيز مورد بازرسي دارد در اختيار گذارد؛ اين شخص بايد ترموگرافر مادون قرمز را هنگام بازرسي همراهي كند و بايد تجربه و اختيار:
1) دسترسي به تجهيز مورد بازرسي را داشته باشد و بايد به نفرات بهرهبرداري در مورد فعاليت بازرسي هشدار دهد.
2) هرگونه پوشش ضروري را قبل از بازرسي توسط ترموگرافر بردارد.
3) اين پوششهاي كابينت و محوطه پس از بازرسي توسط ترموگرافر بايد فوراً تعويض يا بسته شوند.
4) هر تجهيز را در صورت لزوم و اگر احتمال دارد به كار اندازد.
5) اطمينان حاصل كند تجهيزي كه بايد بازرسي شود تحت بار كافي است، بار كافي وقتي لازم است روي تجهيز اعمال كنيد و به اندازه كافي صبر كنيد تا تجهيز انرژيدار شود تا الگوي گرماي ثابتي بوجود آيد.
6) وقتي توسط ترموگرافر درخواست ميشود بارهاي الكتريكي را اندازهگيري كند.
7) مسئوليت كامل نتايج حاصل از اطلاعات بدست آمده توسط بازرسي مادون قرمز را به عهده گيرد.
8) اطلاعاتي درباره نتايج تعمير و فعاليتهاي بازرسي تهيه كند.
12- اندازهگيريهاي در محل از دماي منعكس شده و ضريب تشعشع و واسطههاي مستهلك كننده
در بسياري لحظات اندازهگيريها لازم است انجام شود تا دماهاي مطلق صحيح بدست آيند. اين اندازهگيريها بايد مطابق ضميمهA بعنوان استاندارد و مرجع و راهنماي صنعتي انجام شوند.
فرآيند تست براي اندازهگيري و جبران واسطه مستهلك كننده بايد مطابق باASTM E1897 باشد.
13- معيار ارزيابي شدت دما
1-13- ايجاد معيار ارزيابي شدت
وقتيIRT را براي پايش وضعيت و عيبيابي ماشينها و قطعات مربوطه بكار ميبريد، قوياً توصيه ميشود كه معيار ارزيابي شدت ايجاد شود.
معيار ارزيابي شدت ميتواند به دو شكل بدست آيد:
a) سازماندهي به دو گروه عمومي كه سطوح دما، يا زون ها، را در برابر سطوح بحرانيت ميشناساند.
b) بكار بردن براي قطعات يا ماشينهاي خاص، يا براي گروههاي مشابهي از قطعات يا ماشينها در دو حالت، سطوح با استفاده از تجربه و جمعآوري دادهها ايجاد ميشوند.
در عمل هيچ معيار ارزيابي شدت منفردي بصورت عمومي براي انواع آيتمهاي موجود در صنعت قابل كاربرد نيست. نتيجتاً، معيار ارزيابي شدت بايد براي هر گروهي از تجهيزات بر پايه طراحيشان، سازنده، كاركرد، نصب و خصوصيات تعميراتي و حالتهاي خرابي و بحرانيت بايد توسعه داده شوند.
معيار ارزيابي شدت ميتواند روي هر كدام از قطعات يا ماشينها ايجاد شود. اين روش بر چندين پايه قرار دارد كه عبارتند از: ايمني نفرات، افزايش دما در مقابل تاريخچه دادههايي كه نرخ رو به اضمحلال و زمان خرابي را ايجاد ميكنند، بحرانيت ماشين يا قطعه براي فرآيند كلي، موقعيت نسبت به مواد يا تجهيزات ديگر، شرايط محيطي و غيره. كاربردها ميتواند شامل افزايش دماي ماشينهاي حساس، قطعات مكانيكي، افزايش دماي بيرينگها، افزايش دماي اتصالات يا برق مصرفي، هدر روي نشتي سيال، يا حتي گرفتگي تعدادي تيوب در تجهيزات انتقال حرارت سيال باشد.
ترموگرافر مادون قرمز ممكن است از معيارΔT يا دستهبندي شدت دماي ناهنجاريهاي سيستم مكانيكي استفاده كند. اين معيارΔT معمولاً بعنوان افزايش دماي ناهنجاري بالاتر از دماي مرجع تعيين شده مي باشد.
به مرور زمان با بدست آوردن چندين قطعه مشابه، تحت شرايط محيطي و كاركرد مشابه، از آناليز آماري ميتوان براي تنظيم حدود كاركردي براي رسمترند و پيشبيني عملكرد دمايي اين قطعات استفاده كرد.
از يك سيستمΔT همراه با معيار دماي مطلق براي نرخ شدت دما از يك ناهنجاري بالاي دماي ماكزيمم مجاز ميتوان استفاده كرد.
2-13- معيار اختلاف دما
دماهاي حد پايه و معيار ارزيابي بايد بر پايه آماري يا سابقه ايجاد شده از دماهاي آيتم خاص، يا گروه ماشينها هنگامي كه در شرايط ايدهآل هستند باشد.
معيار ارزيابي بايد بر پايه دماهاي مشخص شده توسط سازندگان، از آيتمهاي مشابه يا گروهي از تجهيزات، يا قطعات قرار گرفته روي همان شافت باشد. بايد بخاطر داشته باشيم بخاطر تغييرات محلي كاربرد، فرآيند، محيط، چرخه كار و غيره چنين معياري نبايد براي انواع ماشينهاي مشابه بصورت عمومي بكار رود.
3-13- معيار حداكثر دماي مجاز
ترموگرافر مادون قرمزمي تواند از معيار حداكثر دماي مجاز بر پايه اطلاعات منتشر شده براي شناخت ناهنجاريهاي سيستم مكانيكي استفاده كند بايد متوجه بود كه دو معيار گروهبندي جنس و طراحي وجود دارد:
a) معيار جنس جايي استفاده ميشود كه بيعيبي خود جنس مورد توجه است و در حال مانيتورينگ ميباشد؛
b) معيار طراحي جايي استفاده ميشود كه بيعيبي طراحي منظور اصلي است و تمركز مانيتورينگ روي آن است.
معيار طراحي هميشه بايد نسبت به معيار جنس در اولويت باشد چراكه معيار طراحي معمولاً الزامات جنس را نيز دربرميگيرد و معيار طراحي بيش از بيعيبي جنس قطعه به تنهايي معمولاً شامل عملكرد، بهرهبرداري، قابليت اطمينان و معيار ظرفيت هم هست.
وقتي ناهنجاري دما است چندين قطعه سيستم و معيار جنس استفاده ميشود، جنس قطعهاي كه پايينترين مشخصات دمايي را دارد بايد بعنوان معيار خطر در نظر گرفته شود.
هشدار: در بيشتر ماشينها، روانكار پايينترين مشخصات دمايي را دارد. حداكثر دماي مجاز بايد حالتي باشد كه دماي بالاتر از آن باعث كاهش غيرقابل طول عمر قطعه در نتيجه مشخصات روانكار شود. چنين كاهشي در مشخصات ممكن است فوري باشد(ويسكوزيته) يا طولاني مدت باشد مانند(فرسايش افزودنيها). چنين معياري بيشتر طراحي به حساب ميآيد تا بر پايه جنس. با وجود استفاده قابل قبول از روانكارهاي رايج اين به معيار دماي خاص كاربرد نياز خواهد داشت.
در بسياري شرايط ترموگرافي نميتواند مستقيماً دماي سطوح واقعي قطعات را اندازهگيري كند. مراقبت و قضاوت خوب بايد هنگامي استفاده شود كه هرگونه مشخصات شدتي به اندازهگيريهاي دماي واقعي سايت مربوط باشد آنها بايد هرگونه هدر روي يا خطاي حاصل از مسير انتقال، همرفت و تابش را به شمار آورد.
چنين هدر روي يا خطاهايي ممكن است در نتايج مقادير اندازهگيري شده به تغيير دماي واقعي قطعه موثر باشد كه در نتيجه باعث كاهش اثربخشي هرگونه ترندي ميشود.
14- معيار ارزيابي نيمرخ
ارزيابي نيمرخ فرآيندي است از مقايسه اختلاف دماها و الگوها در يك سطح. مانند هر فرآيند ارزيابي شدت ديگري دماهاي مطلق و اختلافها و نيمرخها نياز است براي دو شرايط كليدي تعيين شوند هم شرايط “نو بودن” و هم “خرابي”. ارزيابي شدت فرآيند بعدي پس از تعيين شرايط تجهيز بين اين دو حالت است.
محدودههاي كليدي از ارزيابي نيمرخ عبارتند از شيبهاي دما، تغييرات در نيمرخ، سابقه تغييرات، اختلافات محلي، دماهاي مطلق، و موقعيت ناهنجاريها يا خصوصيات نيمرخ نسبت به آيتم ميباشند.
ارزيابي شدت دماها و نيمرخها بايد مطابق با13 Clause انجام شود.
15- پيشبيني و عيبيابي
1-15- تناوبهاي مميزي
تناوبهاي مميزي بايد براساس ميزان نرخ رو به فرسايش مورد انتظار از خرابي تعيين شودكه بواسطه افزايش دمانشانه هاي خرابي را ارائه ميكند. تعيين تناوب مميزي اولين ضرورت دقت پيشبيني تا شناخت خرابي ميباشد.
2-15- تفسير تصوير
2-15- تفسير تصوير
از نقطه نظر ماشينآلات دوار، تفسير تصوير گرمايي ضرورتاً فرآيندي است از مقايسه دماهاي ظاهري سطح و نيمرخهاي دمايي با معيارهاي ايدهآل طراحي، ساخت، نصب و تعميرات.
هنگام استفاده ازIRT براي پايش وضعيت ماشينآلات دوار در زمان هر مميزي لازم است شرايط كاكرد ماشين را به جزئيات بدانيم چراكه بسياري تغييرات در نيمرخ گرمايي به شرايط كاركرد بستگي دارند.
طراحي ماشين در بار قطعات، اولين مشاركت كنندهها در نيمرخ گرمايي هستند. هنگام استفاده ازIRT براي ارزيابي ماشين، بايد ماشين را بصورت يك كل ديد. هر تصوير بايد به عنوان تصويري از يك سري آناليز شود نه به عنوان نمايندهاي از شرايط يك محل.
3-15- فرآيند تشخيص خرابي
يك فرآيند تشخيص خرابي نوعي ميتواند مانند زير باشد:
a) دما و نيمرخهاي مورد انتظار زماني كه ماشين تحت شرايط طراحي كار ميكند را تعيين كنيد.
b) معيار ارزيابي شدت مرتبط با شرايط كاركرد و طراحي را توسعه دهيد.
c) دما و نيمرخهاي مورد انتظار ماشين زماني كه تحت شرايط موجود كار ميكند را تعيين كنيد.
d) معيار ارزيابي شدت مرتبط با شرايط بهرهبرداري موجود را توسعه دهيد.
e) تعيين كنيد نيمرخها و دماها آيا به دليل شرايط بهرهبرداري هستند يا يك شرايط خرابي.
f) عيبيابي خرابيها را توسعه دهيد.
g) اگر لازم است پيشبيني عيب را توسعه دهيد.
h) گزارشي صادر كنيد.
نكته: يك مثال آن بيرينگهاي نگهدارنده در مقابل غيرنگهدارنده است بطور نرمال بيرينگ نگهدارنده بار محوري را به همان اندازه بار شعاعي تحمل ميكند و متعاقباً انتظار ميرود داغتر از بيرينگ غيرنگهدارنده كه تنها بار شعاعي را تحمل مي كند باشد.در مقابل اگر بيرينگ غير نگهدارنده در حال كار داغتر از بيرينگ نگهدارنده است ممكن است مشخص كند كه آن شناور نيست و بنابراين بار محوري بيش از طراحياش را دارد تحمل ميكند.
16- گزارش تست
ترموگرافر بايد گزارشهايي براي همه بازرسيهاي مادون قرمز تهيه كند. غير از مواردي كه با مشتري توافق كردهاند، گزارش بايد شامل موارد زير باشد، اما نه محدود به آنها:
a) نام هر ترموگرافر
b) رتبه ترموگرافر
c) نام و آدرس مشتري
d) نام شركتي كه به ترموگرافر هنگام بازرسي كمك ميكند، در صورت مفيد بودن.
e) سازنده، مدل و تاريخ كاليبراسيون تجهيز مادون قرمز مورد استفاده
f) ليستي از همه تجهيزاتي كه بازرسي ميشوند و علامتگذاري تجهيزاتي كه بازرسي نميشوند.
g) جزئيات همه ناهنجاريهاي كشف شده
h) جزئيات شرايط محيطي و بهرهبرداري هر ماشين در هر زمان بازرسي
i) تاريخ و زمانهاي بازرسي
j) تاريخ زماني كه گزارش آماده ميشود.
هنگام اجراي بازرسي مادون قرمز كيفي، ترموگرافر بايد اطلاعات زير را براي هر ناهنجاري شناخته شده ارائه دهد:
k) موقعيت دقيق هر ناهنجاري
L) شرح هر ناهنجاري
m) جزئيات هرگونه واسطه مستهلك كننده
n) شرايط محيطي اطراف ناهنجاري، مانند دماي هوا، سرعت باد، جهت باد و شرايط هوايي وقتي قابل توجه است.
o) پرينت تصوير حرارتي از ناهنجاري و تصوير بصري مرتبط با آن
p) جزئيات همه پنجرهها، فيلترها يا اپتيكهاي خارجي مورد استفاده
q) درجهبندي ارزيابي يا تخميني از اهميت ناهنجاري براي ايمني و كاركرد پيوسته سيستم.
r) مرجع، يا حالت، معيار ارزيابي مورد استفاده.
s) هرگونه اطلاعات ديگر يا شرايط خاصي كه ممكن است نتايج، تكرارپذيري يا تفسير ناهنجاري را متأثر كند.
وقتي بازرسي مادون قرمز كمي اجرا ميكنيد، ترموگرافر بايد اطلاعات اضافهتر زير را ارائه كند:
t) فاصله دوربينIRT تا ناهنجاري
u) هرگاه امكان داشت، حداكثر بار آيتم و بار اندازهگيري شده در زمان بازرسي.
v) ضريب تشعشع، دماي ظاهري منعكس شده و مقادير انتقال مورد استفاده براي محاسبه دماها.
w) هنگام استفاده از معيارΔT، دماي سطحي آيتم، دماي يك مرجع تعريف شده، و اختلاف نسبي دماي آنها.
علاوه بر موارد ذكر شده بالا گزارش همچنين بايد نكاتي از هرگونه شرايط غيرايمن يا كارهاي صورت گرفته و موارد مشاهده شده را نيز شامل شود.
17- ارزيابي نفرات
ترموگرافرها بايد آموزش ديده و مطابق باISO18436-7 ارزيابي شوند. گروهبندي لازم ترموگرافرها بايد مورد تأييد مشتري و ارائهدهنده سرويس براي شروع هر كاري باشد.
ISO 18434-1 Condition monitoring and diagnostics of machinesدانلود کامل متن و عکس های آن
اقا دمتون گرم خیلی خوب بود.