شاخص های نگهداری و تعمیرات تجهیزات سیار خودرو واگن کامیون

شاخص های نگهداری و تعمیرات تجهیزات سیار خودرو واگن کامیون

شاخص های نگهداری و تعمیرات تجهیزات سیار خودرو واگن کامیون یکی از مباحث مهم در حوزه سیستم مدیریت نگهداری و تعمیرات تجهیزات صنایع است .حال اگر فرآیند مرتبط با تجهیزات و نگهداری آنها باشد جنس شاخص ها نیز مرتبط با ذات سیستم و ابزارهای آن فرآیند تعریف می شود.

هنگامی که در کارخانه تولیدی هستید تبیین شاخص ها می تواند بیشتر مبتنی بر زمانهای کار سازمان و تجهیز باشد.با توجه به اینکه تجهیزات یک کارخانه ثابت هستند و معمولا طبق یک برنامه زمانی برنامه ریزی شده توسط واحد تولید سازمان از آنها استفاده می شود.

اما ، وقتی تجهیزات سیار باشند همانند ماشین آلات که در معادن ، حمل و نقل شهری ، بین شهری ، قطار ، مترو و راه سازی استفاده می شود و همیشه فرآیند کار آنها هم چون تجهیزات کارخانجات جلو چشم مان نباشند تبیین شاخص ها چطور می شود!؟

شاخص های نگهداری و تعمیرات تجهیزات خودرو واگن کامیون

چند نکته را باید بعنوان پیش فرض های بحث در نظر بگیرید:

نکته اول : شاخص های مورد بحث مان شاخص های سیستم مدیریت نگهداری و تعمیرات است نه شاخص های کلان سازمان و سنجش بهره وری و بهره بردای از تجهیزات و غیر! این نکته یکی از مباحث کلیدی در تبیین واستفاده از شاخص ها می باشد چرا؟ چون اکثر سازمان ها در این زمینه اشتباهات فاحشی کرده اند ، مثلا چند سال پیش در شهر شیراز برای انجام ممیزی نگهداری و تعمیرات یکی از کارخانجات بزرگ لبنی رفته بودیم یکی از شاخص هایی که هر جای سازمان می رفتیم طرح بود و تمام گزارشات واحدهای مختلف سازمان مبتنی بر آن داده می شد شاخص میزان دسترسی تجهیزات بود.

این شاخص برای بحث بهره برداری از تجهیزات و پتانسیل تولید و برنامه ریزی ها تولید سازمان مناسب بود ولی همین شاخص با قوت بسیار زیادی یکی از شاخص ها طرح ریزی شده برای سیستم مدیریت نگهداری و تعمیرات نیز بود.به طوری که با این شاخص عملکرد اکثر واحدها در گزارشات بحث و طرح می شد.آن قدر این موضوع ریشه کرده بود که حتی واحد نگهداری و تعمیرات شاخص ها و گزارشاتی که می توانست از نرم افزار نگهداری و تعمیرات CMMS نصب شده در سازمان داشته باشد غافل شده بود و استفاده نمی کرد.

این شاخص شاید یک شاخص خوبی برای مدیریت ارشد و برنامه ریزی تولید سازمان باشد ولی سهم آن برای واحد نگهداری و تعمیرات نامشخص بود.با این شاخص نمی شد قابلیت اطمینان تجهیزات را پایش کرد و یا اینکه میزان اثر بخشی فعالیت های نگهداری و تعمیرات را تببیین کرد.

منظور این است که خیلی از سازمانها ، واحدهای نگهداری و تعمیرات شان چون از یک سیستم مدیریت منسجم و طرح ریزی شده تبعیت نمی کنند شاخص های بالاسری مدیریتی کم کم بدون داشتن هدف و تقسیم سهم حضورشان در واحدهای زیرین سازمان می نشینند و ابهام و پراکندگی اطلاعات و خواسته ها به شدت در اطلاعات سازمان تسری و پخش می شود.

نکته دوم : واحد اندازه گیری سنجش هر فرآیند کاری در انواع مدل های کسب و کار متفاوت است و این موضوع به شاخص های زیرین و فرآیندهای بعدی سازمان ممکن است کشیده شود لذا تبدیل واحد و ضرورت نیاز به شاخص را باید دقت زیادی کرد.مثلا در یک سازمان تولید قطعات فلزی تعداد تولید و زمان کار (شیف کاری) ماشین بسیار مهم است.

اما در یک کارخانه تولید روغن یا پتروشیمی تناژ تولید در بازه زمانی ماهانه و پیوسته زمان مهم است.هم چنین برای شرکت راه سازی میزان مسافت و یا سطح راه سازی در یک بازه زمانی مرتبط با تقویم مهم است.برای مترو میزان مسافت و تعداد مسافر جابجا شده مهم است.

نکته سوم : هر شاخص تببین شده برای فرآیند ، وابسته به متغییر های سیستم و فرآیند خود تبیین می شود. پس برای تبیین مناسب ودرست یک شاخص باید ابتدا متغییر های آن سیستم را درست تعریف کنید.مثلا وقتی می خواهید شاخصی در حوزه نگهداری و تعمیرات تبیین کنید باید در نظر داشته باشید متغییر های ما تجهیز ، نحوه بهره بردای از آن ، نیروی انسانی و واحدهای اندازه گیری است و ممکن است برای هر تجهیزی در سازمان این معیارها متغییر و فرق کند و نمی توانید یک موضوع را به تمامی تجهیزات تسری دهید.

مثلا شاخص آماده بکاری برای دستگاه سی ان سی CNC معنی نمی هد ولی برای کمپرسور مفهوم دارد! پس نباید این شاخص را بهر دو نسبت دهید و محاسبه کنید! همین طور شاخص اثر بخشی کلی تجهیزات OEE برای دستگاه CNC اساس کار است و برای دستگاه کمپرسور هیچ توفیقی نمی کند!

نکته چهارم: مبنای استاندارد در حوزه نگهداری و تعمیرات برای آنکه امکان تحلیل های آماری و عملکردی  را بخوبی داشته باشد متغییر زمان است.در واقع در نگهداری و تعمیرات ما میزان زمان سلامت و قابلیت بهره برداری از تجهیزات را افزایش می دهیم.پس متغییر های اندازه گیری دیگر باید به نحوی تابعی از زمان باشند.

شاخص های نگهداری و تعمیرات تجهیزات سیار

آنچه گذشت را باید بعنوان پیش فرض های ادامه بحث در خصوص شاخص های کلیدی نگهداری و تعمیرات تجهیزات سیار در نظر بگیرید و آنها را بپذیریم و اگر بحث و اختلاف نظری می باشد در پیش فرض ها باید کرد و ادامه مبتنی بر آنهاست.

در نظر بگیرید در تجهیزات کارخانجات چند پارامتر کلیدی در بحث تجهیزات وجود دارد که در فرمول های شاخص های نگهداری و تعمیرات نیز نقش بازی می کنند.آنها چی هستند:

  1. زمان
  2. نیروی انسانی
  3. مواد مصرفی
  4. قطعات
  5. شرایط کار

که مقوله زمان اهمیت ویژه ای دارد و معمولا ساعات عملیاتی دستگاه برای برنامه ریزی تعویض قطعات و روغن مهم است.در واقع پارامتر زمان با ساعات کارکرد (عملیات) دستگاه ارتباط پیدا می کند و اکثر شاخص های نگهداری و تعمیرات پایه زمان را در خود دارند و لذا دقت و صحت این شاخص ها بسیار وابسته به محاسبه دقیق زمان کارکرد یا عملیات دستگاه می باشد.این موضوع مهمی است اکثر سازمانها و هم چنین نرم افزار های نگهداری و تعمیرات بدلیل ضعف محاسبات زمانی و یا ورود اطلاعات حدودی و کلی در خصوص زمان کارکرد تجهیز گزارشات و شاخص های اشتباهی را تحلیل می کنند.

حال بر گردیم به تجهیزات سیار ، در این خصوص نیز پارمترهایی داریم مشابه تجهیزات ثابت کارخانه ای با این تفاوت که یک پارامتر مسافت نیز به آن اضافه می شود:

  1. مسافت
  2. زمان
  3. نیروی انسانی
  4. مواد مصرفی
  5. قطعات
  6. شرایط کار

پارامتر مسافت و زمان می توانند تابع یکدیگر باشند ولی حتما نباید توقع ارتباط شفاف بین آنها داشته باشیم.مثلا فرض کنید که یک لودر ممکن است ۵ ساعت کار کند و مسافتی معادل ۲ کیلو متر را طی کرده باشد ولی یک کامیون در ۵ ساعت مسافتی بیش از ۵۰۰ کیلومتر را طی کرده باشد.در این دو حالت شاخص های زمانی برای فعالیتهای نگهداری و تعمیرات پیشگیرانه متفاوت می شود.مثلا اگر تعریف کنیم که فیلتر هوا هر ۸۰۰۰ کیلومتر تعویض شود این موضوع برای لودر معنی نمی دهد و به مشکل بر می خورید ولی برای کامیون درست عمل کرده اید.

از طرفی برای واگن ها و سیستم قطار بین شهری و قطار شهری نیز بحث ارتباط و تابع مسافت و زمان نیز صدق می کند.هم چنین بحث شرایط کار از مسائل بسیار مهم در تعریف شاخص ها و هدف گذاری آنها می باشد البته بیشتر در هدف گذاری و تعیین حدود مجاز نقش دارد مثلا یک واگن در خط مشهد – تهران برنامه نگهداری پیشگیرانه اش می تواند بسیار متفاوت و کم هزینه تر از یک واگن در خط تهران – اهواز باشد چون خط ریل آهن تهران – مشهد از کیفیت و یک نواختی بیشتر برخوردار است لذا وقتی در شاخص های نگهداری و تعمیرات بحث مسافت و یا زمان را تحلیل می کنید باید بگوییم در کدام خط ریل این واگن استفاده است.

اما نکته مهم در شاخص های نگهداری و تعمیرات تجهیزات سیار پیدا کردن رابطه منطقی موجود در سیستم تجهیزات سیار سازمان بین زمان و مسافت است.این ارتباط باید برای هر سازمان و تجهیزات سیارش بهینه سازی و طرح ریزی شود.چون تجهیزات سیار هستند رابطه مهمی بین مسافت و زمان بنام سرعت نیز داریم که می تواند مدل بهره برداری از تجهیزات را به ما نشان دهد

.مثال می زنیم ، سازمان شما توزیع کننده مواد غذائی در یک شهر بزرگ است حدود ۱۰۰ عدد کامیونت این مواد را در سطح شهر توزیع می کنند حدود ۸۰ عدد از این کامیونت ها در داخل شهر و مرکز آن تردد دارند و ۲۰ عدد از آنها در حومه شهر تردد دارند.

متوسط سرعت حرکت ۸۰ عدد از کامیون ها در داخل شهر حدود ۵۰ کیلومتر در ساعت است و متوسط سرعت ۲۰ کامیون در حومه شهر ۹۰ کیلو متر در ساعت است زمان و مساقت طی شده و هم چنین متوسط سرعتهای تردد این کامیونها در برنامه ریزی پیشگیرانه تعویض روغن ، فیلتر هوا ، فیلتر روغن و سرویس های ماهانه و غیره تفاوت زیادی ایجاد می کند و حتی فرمولاسیون برخی از شاخص ها  را باید کمی تغییر دهید.

شاخص MDBF ( حرف D مخفف مسافت Distance)

آیا برای قطار شهری تهران شاخص MTBF معنی دارد؟ یا اینکه شاخص MDBF ( حرف D مخفف مسافت Distance) را باید تعریف کنیم ؟ یا اینکه رابطه بین زمان و مسافت را باید ابتدا کشف کنیم و بعد فرمول خرابی بین دو تابع را بهبود دهید!؟

شاخص های دسترسی یا آماده بکاری تجهیزات سیار آیا می تواند در حوزه نگهداری و تعمیرات تعریف شود؟

دوره آموزش شاخص های نگهداری و تعمیرات KPI

 

0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟
در گفتگو ها شرکت کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

10 − 5 =