چرا کارخانجات شاخص MTBF را محاسبه نمی کنند ؟ 1

در قسمت اول مجموعه از شاخص MTBF و MTTR چگونه استفاده کنيم ؟ اشاره ای کلی به محتوی و نکات تکمیلی این شاخص ها داشتم و در بخش دوم با ذکر یک مثال سعی در طرح مبحث به صورت کاربردی و محاسبه آن داشتیم.ولیکن کسی مشارکتی در ارائه محاسبات و ادامه طرح بحث نداشت. لذا در این قسمت شکل ارائه مطالب را تغییر داده ام و به مساائل جانبی موضوع می پردازم؛ ممکن است آمادگی برای محاسبه این شاخص ها در سازمانها نبوده است.

چرا کارخانجات شاخص MTBF Mean Time Between Failures (شناخت بيشتري از شاخص MTBF نياز داريم! )را محاسبه نمی کنند؟ در حالی که این شاخص یکی از موارد کلیدی اندازه گیری  مقدار قابلیت اطمینان تجهیزات می باشد ! دلایل محتلفی وجود دارد.

1. در اکثر کارخانجات فرم های درخواست کار تعمیر کامل پر و اجرا نمی گردد بیشتر کارخانجات برای تعمیرات زیر یک ساعت اصلا” ضبط و ثبتی ندارند و به شکل روزمره کارها پیش می رود. کارشناسان نت و تولید نسبت به خرابی های کوچک و تصادفی روزانه حساسیتهای خودشان را از دست داده اند و پر کردن فرم ها رعایت سیستم سوابق را هدر دادن زمان می دانند.غافل از اینکه این خرابی های کوچک و تعمیرات کوتاه مدت آنها به مرور زمان فرصتهای وقوع خرابی های بزرگ و توقفات طولانی تری را مسبب هستند و اتلاف هزینه و زمان بسیاری را تحمیل می کنند.لذا قابلیت اطمینان تجهیزکم و کمتر می گردد و در واقع نا مشخص و مبهم است.

با این داده های پراکنده و ناقص شاخص MTBF قابلیت لازمه را در نشان دادن وضعیت وقوع خرابی های تجهیزات را ندارد و صحت و دقت داده ها مجهول است و لذا وقتی انحراف معیار زمان بین خرابی را محاسبه می کنیم مقداری بزرگ و غیر قابل قبولی دیده می شود.( این نکته یک از موارد کلیدی در نحوه استفاده از شاخص های MTBF Mean Time Between Failures , MTTR mean time to repair می باشد که مبحثش ناتمام ماند ).

در رفع دلایل عدم محاسبه شاخص MTBF در سازمان خویش کوشا باشید در قسمتهای آتی به بررسی الباقی دلایل خواهم پرداخت. پیشنهادات و تجربیات خودتان را در کارخانه طرح کنید.با تشکر موفق باشید.

1 پاسخ
  1. مهدی فکوری
    مهدی فکوری گفته:

    با سلام.مهمترین درد جوامع صنعتی و تولیدی ما وجود دانش ناقص در مدیران است.اکثر مدیران ما یا بدرستی گزینش نمیشوند و یا از خود صاحبان سرمایه گذاری هستند که شبیه کارشان نیستند و مشاور متناسب با موضوعات طرح را هم بکار نمیگیرند.دانش بکارگیری مدیریت بر مبنای آموزه های مهندسی ارزش و مدیریت زمان را نمیدانند و کار ها را بصورت سلیقه ای پیش میبرند و با استاندارد ها هم بیگانه اند. بنده بعنوان مشاور روانشناسی کار خیلی تلاش میکنم که مرز های مورد دقت در امور کاری را به مراجعان بشناسانم ولی چون فرهنگ ارزیابی عملکرد در کشور ما نهادینه نشده است , هر تلاشی که انجام میدهم پس از چند صباحی فراموش میشود و دوباره باید خودم باشم و استمرار بر نظارت مداوم داشته باشم که این فرصت را هم پیدا نمیکنم و همه چیز بحالت اولش برمیگردد.

    پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟
در گفتگو ها شرکت کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

8 + 17 =